جدول جو
جدول جو

معنی خوف آمیز - جستجوی لغت در جدول جو

خوف آمیز
ترس آور، ترسناک، خوف انگیز، خوفناک، دلهره آمیز، دلهره زا، رعب آمیز، رعب آور، رعب انگیز، وهم آلود، وهمناک، هراس آور، هولناک
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لطف آمیز
تصویر لطف آمیز
آمیخته با مهربانی و نرمی و نیکویی
فرهنگ فارسی عمید
با خاک آمیخته، خاکی: و هنر آن بود که آن کوه پست بود و خاک آمیز و از هر جانبی بر شدن راه داشت، (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ)
عصبانی کننده. به غضب درآورنده. (یادداشت بخط مؤلف). خشم آور
لغت نامه دهخدا
(خِفْ فَ)
موجب خفت و خواری. (فرهنگ رازی)
لغت نامه دهخدا
نام مرضی است که در گاو و گوسفند پدید آید، خون شاش، در نهاوند این مرض را ’خون میز’ و در اصفهان ’شکاری’ و در خراسان ’سپرزی’ و در کرج ’خون شاش’ می نامند، اسبل تو، زهره تو، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشم آمیز
تصویر خشم آمیز
بغضب در آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خود آموز
تصویر خود آموز
آموزش بدون معلم
فرهنگ لغت هوشیار
یان آمیز مهرآمیز توام با لطف مقرون به لطف: شعر دلاویز و نکته های لطف آمیز که بسیار بخیلان رالله سخی گرداند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوس آمیز
تصویر هوس آمیز
هوس آلوده
فرهنگ لغت هوشیار
خفت بار، خجالت آور، تحقیرآمیز، زبون ساز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اشتیاق آمیز، شورانگیز، شوق آور، نشاطانگیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تکبرآمیز، خودخواهانه، کبرآمیز، متکبرانه، نخوت آلود
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مدفوعی که با خون هم راه باشد
فرهنگ گویش مازندرانی